۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

"جنس سبد کالا خوبه، نگهش دار"




هر ایستگاه که قطار نگه می‌دارد، مرد پشت میکروفن می‌گوید:" نظر به شکایات متعدد مسافران، شرکت قطار شهری با همکاری نیروی انتظامی در حال جمع‌آوری دست فروشان است." یک چیزی در همین ردیف می‌گوید. خدا را شکر همیشه آخر حرف‌هایش در بسته می‌شود و نمی شنوم که از ما چه می‌خواهد.
همان ایستگاه‌های اول سه تایی وارد می‌شوند و می‌نشینند روی صندلی. سن دارترینشان، خیلی زبان‌دار است. همیشه جور خاصی تبلیغ می‌کند، کارت هم برای خودش چاپ کرده و به دست خریداران می‌دهد. به قول خودش:" از خودتون سوال کنید چرا کارت؟ برای این که مطمئن بشید الکی تبلیغ نمی‌کنم." حتی به تناسب زمان هم شعرهای تبلیغاتی می‌گوید. در دوره انتخابات تبلیغاتش سیاسی شده بود و خودش هم خنده‌اش می‌گرفت.

آن یکی دختر 28 – 29 ساله‌ای است. تا به حال ندیده‌امش. روی دست چپش تک به تک رنگ‌های رژ لب‌های 24 ساعته را چهارگوش چهارگوش کشیده است. کف دستش هم پر است. آن یکی هم یک خرازی سیار است. همه چی دارد. صورتش عین برف سفید است. استخوان‌های صورتش هم کمی نا متعادل است. همیشه هم جوری چادر را به سر می‌کشد، که یک طرفش بالا و طرف دیگرش پایین است. همه صدایش می‌کنند خانم عابدی. او هم زیر 30 سال است.

هر سه تا نشسته‌اند. عین بچه‌هایی که از دست کسی فرار کرده باشند. دختر 28 – 29 ساله که همین طور به ماموران فحش می‌دهد. آخرش هم می‌گوید:" عین دست خر وایستاده که عین سگ دنبالم کنه." دوتای دیگر می‌خندند. قسم می‌خورد که دسته خر است. کوتاه بیا هم نیست. منتظرند چند ایستگاه بعدتر که جمعیت زیاد شد و قطار شلوغ، تبلیغاتشان را شروع کنند. زن سن‌دارتر پای راست را انداخته روی چپ و خیره به کفشش است. دختر 28 – 29 ساله الکی ریسه می‌رود:" غصه سبد کالات را می‌خوری که بهت نمی‌دن." زن فقط لبخند می‌زند. خیلی پوست افتاده‌ای دارد. پلک و گونه‌ها همه افتاده و لبخندش به چشم نمی‌آید. باز دختر ریسه می‌رود و به خانم عابدی می‌گوید:" سبد کالات را گرفتی، سبدش را هم نگه دار. می‌گن سبدش جنسش خوبه." خانم عابدی هم می‌خندد:" حالا ببین می‌دن بهم."
باز صدای مرد می‌آید که نظر به شکایات شما مسافرین محترم..... باز دختر 28 – 29 ساله فحش می‌دهد. زن سن‌دار می‌گوید:" ولش کن. بچه‌ها بریم یه کفش بخریم. کی بریم؟" پای راستش که روی پای چپ است را تکان می‌دهد. کفشش از این به اصطلاح طبی‌هاست. اما از نوع غیر اصل و ارزانش. سر تا سر جلوی کفش دهن باز کرده و انگشت‌هایش بیرون است.
دختر 28 – 29 ساله ریسه می‌رود:" ببین کفش‌ات هم بهت دهن باز کرده و می‌خنده که سبد کالا بهت نمی‌دن."

دوشنبه 14 بهمن ماه 1392

هیچ نظری موجود نیست: