زنگ زدم دفتر آیت الله صانعی سوال کنم همان استفتا برای حکم اعدام این بنده خدا که در بجنورد یک بار مرگ را تجربه کرده و حالا باید دوباره اعدام شود. حاج آقایی که صدای گرفتهای دارد، اول از جریان تعجب کرد. میگوید:" حدود بوده؟" میگویم:"خیر."
میگوید:" در مورد سنگسار که اگر فرد زنده بماند یا فرار کند که آزاد است.
میگویم: حکم این چه؟
میگوید: شاید چند حکم اعدام داشته.
میگویم: خیر. همین یکی بوده.
حاج آقا در جواب میماند، میگوید: یک ساعت دیگر زنگ بزن.
یک ساعت دیگر زنگ می زنم که همین الان باشد. حاج آقا ریز ریز چیزی میجود و حرف میزند.
حاج آقا میگوید: چون حکم اعدام یعنی مرگ است، باید اجرا شود.
میگویم: یک بار مرده. پزشکی قانونی هم تایید کرده.
حاج آقا میگوید: اگر مرده بود که الان زنده نبود که بخوان حکم براش اجرا کنند.
می گویم: شما فرض بگیر خدا عمر دوباره بهش داده.
حاج آقا میگوید: حکم مرگ بوده، برای همین باید اجرا شود. شما فرض کن طناب دار اگر برای کسی پاره شود و محکوم نمیرد، دوباره باید حکم را اجرا کنند.
می گویم: پس این که میگن مرگ و زندگی دست خداست، خیلی هم دستش نیست.
حاج آقا میگوید: چرا دیگه هست.
میگویم: شاید حکم خدا این بوده که این بندهاش بعد از یک بار اعدام زنده بمونه، الان دارن زورکی می کشنش. خب این از دست خدا خارج شده دیگه. چون 10 بار دیگه هم این اتفاق بیافته، باز این بنده باید بمیره.
حاج آقا میگوید: وقتی مجازات اعدام است، باید اجرا شود. یعنی مرگ.
پنجشنبه 25 مهر 1392
۱۰ نظر:
تف به شرف همشون
طبق قانون هر کشوری حمل و فروش وداشتن بیش از چند گرم مواد مخدر جرم محسوب و مجازات مرگ در پی دارد در این خصوص قبلا قوه قضایی وانتطامی و مسئولین هشدارهای لازم را به عموم داده اند و در صورت تخلف واثبات آن حکم اعدام اجراء و بقول معروف شهرام و پهرام هم نداره
طبق قانون هر کشوری حمل و فروش وداشتن بیش از چند گرم مواد مخدر جرم محسوب و مجازات مرگ در پی دارد در این خصوص قبلا قوه قضایی وانتطامی و مسئولین هشدارهای لازم را به عموم داده اند و در صورت تخلف واثبات آن حکم اعدام اجراء و بقول معروف شهرام و پهرام هم نداره
بین قفها اختلاف است ولی اکثریت قایل به عدم تکرار مجازات هستند همانطور که آیت الله صافی هم اعلام نمودند ، ضمنا شما هموطن عزیز باید سوالتان را واضح بپرسید و نه چنین تکه تکه ولی به هر حال میتوانید از دفتر ایشان مسقیما استفتا کنید.نکته دوم اینکه همیشه سعی نمایید از مراجع تراز اول و با تقوی بپرسید ، آیت اله وحید خراسانی ، آیت اله سیستانی ، آیت اله صافی و آیت اله شیرازی
سلام عزیز
میخواستم ببینم این که نوشته اید مستند است یا یک دستنوشته داستانی است. اگر مستند است میخواهم انتشار دهم که حداقل بین اهل فنّ اجماع شود و این بنده خدا اگر باید زنده بماند و باذن خدا از مرگ رهایی بیابد - چون شنیدم که عیالوار هم بوده است. ممنون که زود جواب میدهید منتظرم و همین جا جوابتان را چک میکنم.
این نوشته واقعی است و اخبار آن یک هفته است که می چرخد. گویا به دلیل آن که ماده قانونی برای ان در نظر گرفته نشده، نظر فقها برای اجرا یا عدم اجرای حکم نیاز است.
همیشه تعجب کردم چرا جان اشرار برای شما مهم است و جان سایرین کم ارزش.
تا حالا شده از مرگ یک فلسطینی یا یکی از نیروهای حزب الله ناراحت شوی؟
هرگز. میدونی چرا چون شما دوست دارید قاچاقچیان و چاقو کشان در میدان باشند.
دوست ناشناس که تعجب کرده اید چرا جان سایرین برای ما یا من کم ارزش است، بر چه اساسی به چنین دستاوردی رسیده اید؟
شما در مورد احساس من نسبت به مرگ یک فلسطینی یا یکی از نیروهای حزب الله اطلاع دقیقی دارید؟
حضور قاچاقچیان و چاقوکشان فضای امن تری را برای من به ارمغان می آورد که این طور قضاوت کرده اید؟
من "ناشناس" را به دو دسته تقسیم میکنم.
یک عده به دلیل جبر زمانه و سیستم نادرست و نامتوازن قدرت احزاب اجتماعی ناچارند در پرده حرف بزنند و اینکار را در کامل احترام و رعایت ادب معاشرت انجام میدهند.
و یکی آن عده که ادب معاشرت را نمیداند و با یک هموطن محترم، بویژه یک خانم ناشناس، با ضمیر مفرد گفتگو میکنند.
ناشناسی که در تاریخ (۲۹ مهر ۱۳۹۲ ه.ش.، ساعت ۷:۴۷) سوالی پرسیده اند، نمیدانم چطور این مساله را زود به لبنان و فلسطین ربط میدهند و از کجا پیشفرض میگیرند که نویسنده متن بالا اولا "هرگز." از "مرگ یک فلسطینی یا یکی از نیروهای حزب الله" مکدّر نمیشود و در ثانی تهمت و افترا میزند که " میدونی چرا چون شما دوست دارید قاچاقچیان و چاقو کشان در میدان باشند."
این آقا یا خانم "ناشناس" از گروه دوم اند!
گذشته از این حرفها، این مساله هیچ ربطی به فلسطین و حزبالله لبنان ندارد. آنها به جای خودش در حیطه بینالملل هم باید از آن گفت و هم باید نوشت و این کار را بخوبی انجام میدهیم در کشور. اما برای زندانیان داخل کشور اگر همین نوشتههای وبلاگی هم نباشد آیا کسی هست که در مسائل حقوقی از ایشان دفاع کند.
ما همه ایرانی هستیم و من خودم را از آن آقای ناشناس جدا نمیکنم فقط از ایشان میپرسم که: "چرا ۴ کلمه حرف حق این خانم وبلاگ نویس را با اهانت، ارعاب و اتهام جواب باید داد؟"
من اگر یک فقیه بودم. که به حمد الله نیستم و نخواهم بود. و اصلا امکانش در ذهن هم نمی گنجد. همین حکم را می دادم. چون ان موقع اصلا عاقل نبودم! ولی الان که فقیه نیستم. و فقیه هم نخواهم شد . و اصلا امکانش هم در ذهن نمی گنجد. بر اساس معیا رهای خودم حکم بر ازادی او می دادم. چون حکم خدا همین بوده! . چون عا قل هستم.
ارسال یک نظر