۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه


اسمش را نمی‌دانم. عصری داشت توی محله "صفین قدیم" کیش یا همان محله عرب‌ها تند و تند راه می‌رفت.صورتش گرد بود با لپ‌های برجسته و چشم سیاه سرمه کشیده. رنگ اون صورت، سیاه نبود، سبزه نبود، برنز نبود، مخلوطی بود از همه رنگ‌ها. چنان تند قدم برمی داشت که فرصت نشد بپرسم:" از صورتت عکس بگیرم یا نه؟ وقتی چند قدم پیش رفت، دیدم چه موهایی زیر اون روسری حریر تاب می‌خوره.
همین راه را که مستقیم می‌رود، می خورد به خانه‌های یک اتاقه و دو اتاقه محله. از 12 متر تا 20 متر همه یک خانه است. از آشپزخانه و حمام و دستشویی تا اتاق خواب و پذیرایی. خانه‌ها بیشترین همین هستند و تک و توک حیاط دارند. در عوض غیر از زنان پیر و میانسال که چادر سیاه به سر دارند، جوان‌ها همین قدر رنگا رنگ هستند. لبخند که می‌زنی، چنان باذوق جواب می‌دهند که گونه‌هایشان چال می‌افتد. سلام که می‌کنی، غیر از جواب، حالت را هم می‌پرسند.

دوشنبه 30 دی ماه

هیچ نظری موجود نیست: