افتادهام دنبال پلاک ماشینها در بیروت. چیلیک چیلیک عکس میگیرم.(قصهاش دراز است، البته فقط کمی که بعدا میگویم) ماشین پلیس میآید با چندین مامور، نگاه میکنند، لبخندی میزنم، آنها هم سری تکان میدهند و میروند. من باز عکس میگیرم. شارژ دوربینم که تمام میشود، با موبایل عکس میگیرم، باز همان اتفاق میافتد. آنها لبخند میزند و رد میشوند. حتی نمیگویند:" اوووووی برای چی از پلاک مردم عکس میاندازی؟ (نمیدانم به عربی چطور ترجمه میشود، اما انتظار این سوال را داشتم)
به ساختمان مجلس میرسیم. جای همگی خالی، خوشگل هم هست، چیلیک چیلیک عکس میاندازیم. نه علامت گذاشتهاند که عکس برداری ممنوع و نه آن یک دانه مامور که چند متر دورتر ایستاده میگوید:" عکس ننداز" فقط خودش را جوری کنار میکشد که در قاب دوربین قرار نگیرد.
این طرف خیابان راه میروم و آن طرف خیابان چیزی میبینم. همین که چیلیک چیلیک عکس میاندازم، ماشین میایستد تا مزاحم عکس انداختنم نشود. بعد هم به نشانه این که "تمام شد؟" (شاید من این طور تعبیر میکنم، میرود).
پنجشنبه 28 شهریور 92
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر