از شرق تا میانه و بالعکس – روایت خرداد 79
از کنار ایستگاه مترو در میانه تهران، مثل خیلی از جاهای دیگر شهر،
هیچ نشانی از انتخابات نیست. ستاد آقای روحانی را از روی آدرس و نشانی که گرفتهام
و عکس و بیلبورد بزرگی که زده، پیدا میکنم. هیچ خبری نیست. فقط صدای سخنرانی از
آقای روحانی در حال پخش است و پنج نفر بعد از در اصلی نشستهاند. برای همین یک
سلامی می کنم و سرم را پایین میاندازم و از مقابل چند نفری که در مقابل یک سالن
هستم، داخل سالنی میشوم که در حال چیدن میز و صندلی هستند. یکیشان دنبالم میآید
که "با کسی کار دارید؟" به میز و صندلیها اشاره میکنم که"برنامه
و سخنرانی دارید؟" یکیشان میگوید نه. از بین آن جمع دو نفر که سنشان بیشتر
از بقیه است و به حدود 38 میرسد، ساکتترند و بیشتر لبخند میزنند، مردی با موهای
صاف که به یک طرف سر شانه زده و بیشترش سفید است، تنها کسی است که از ورودم
استقبال میکند. دو مرد جوان حدود 26 – 27 ساله هم جواب بیشتر سوالاتم را میدهند.
من: اینجا چرا خبری نیست؟
مرد اول: اینجا ستاد مرکزیه. ستادهای توی تهران فرق میکنه.
من: ندیدم اصلا.
مرد موسفید، شروع میکند به آدرس دادن. دو سه تایی بیشتر نمیشود که البته
سر آن هم اختلاف میافتد که آنجا ستاد هست یا نه.
من: اونجاها شلوغتره؟
مرد موسفید: این هفته شلوغ میشه. آقای روحانی طرفدار زیاد داره.
من: پس چرا آمارش پایینه هنوز؟ قالیباف اوله.
مرد جوان یک: هفته آخر خوب میشه.
مرد جوان دو: هر چی بشه، مثل چهار سال پیش نمیشه.
مرد موسفید: همه طرفدارای آقای رفسنجانی، آقای خاتمی، طرفدارای آقای
موسوی و آقای کروبی همه به آقای روحانی رای میدن.
من: خب آقای عارف هم که هست.
مرد مو سفید: خب اینا با هم یکیاند. آقای عارف میره کنار.
مرد جوان اول: این جوری گفتند.
مرد سفید: حالا اگر هم نره، این دو نفر جبههشون یکیه.
من: رای شکسته میشه که. فکر میکنید حمایت بکنند ازشون؟
مرد مو سفید برگهای به دستم میدهد یک طرفش عکسی است که آقای روحانی
در حال صحبت با آقای هاشمی است روی دیگرش نقل قولی است از او در تعریف و تمجید از
آقای روحانی.
من: این که قدیمی است. حمایت نیست که.
مرد مو سفید: تازه چاپ کردیم.
من: صحبتش را گفتم. جدید نیست. فکر می کنید چند درصد احتمال برد
داره؟( سرم را میچرخانم و با نگاه از مرد کت و شلواری که روی صندلی نشسته و مرد
جوانی که تی شرتی راه راه پوشیده و جثه ریزی دارد، میخواهم در بحث وارد شوند)
مرد اول: طرفداراش که از همه بیشتر بوده، نزدیک 60 درصد بوده.
من: دیشب آماری خوندم که قالیباف اول بود و رای آقای روحانی و عارف هر
کدوم 8 درصد بود.
مرد جوان دوم: بستگی به سایتها دارهها.
من: داخلی نبود.
مرد جوان دوم: باشه، هر سایتی بر اساس وابستگی که داره، عمل میکنه.
اکثراً مخاطبای خودش میآن رای میدن. الان برو سایت بی بی سی را نگاه کن، یه
تحلیلی کرده، همه نظر سنجیها را با هم تطبیق داره، بعد نمودار داده.
من: آقای روحانی از همه بالاتره؟
مرد جوان دوم: پیشرفت روحانی بیشتر از بقیه است. هنوز به بالاترین حد
نرسیده، اما سیر صعودیاش نسبت به بقیه بیشتره. حالا به مرحله دوم بستگی داره.
من: دو مرحلهای است؟
مرد جوان دوم: اگر ائتلاف کنه، آره.
من: پس قالیباف چی میشه؟
مرد جوان دوم: رایش 50 درصد نیست که. هیچ کس بالای 30 – 35 درصد رای
نمیاره حتی نفر اول.
من: فکر میکنی کیا میرن بالا؟
مرد جوان دوم: یکیاش قالیبافه.
من: ولایتی چی؟
مرد کت و شلواری: یک شبه هم رایها تغییر میکنه.
مرد جوان دوم: خیلیها هنوز انتخاب نکردن. ولایتی که اصلا چند ساله
کار اجرایی نکرده.
من: حالا فضا چرا این طوری است؟
مرد جوان دوم: بهتر میشه، اما هیچ وقت مثل 88 نمیشه. به 50 درصد سال
88 هم از نظر تب و تاب نمیرسه.
مرد کت و شلواری: آقای روحانی شنبه توی افراسیابی اولین میتینگ تهرانش
را داره. اونجا احتمالا یه صحبتهایی میکنه. چون جمعیت هم هست.
من: میشه رفت؟
مرد جوان اول: اصل خانومهان. راحت مخ شوهراشون را میزنند که یالا
رای بده.
من: مطمئنید در ائتلاف آقای روحانی انصراف نمیده؟
مرد جوان اول: مطمئن باشید.
من: یعنی آقای عارف باید انصراف بده؟ (همه میخندند و تایید میکنند)
مرد جوان اول: اگر انصراف نده، دو سه میلیون رای خراب میشه.
من: این که چیزی نیست.
مرد جوان دوم: حداکثر رای دهنده ها 27- 28 میلیون در حداکثرش هستند. هر
کدوم یک میلیون هم دارند دیگه. تقسیم کنیم، همین می شه.
مرد کت و شلواری: الان توی خیابون که راه می ری، هیچ خبری نیست. حالا
منتظر هفته آخریم.
حالا همه سکوت کردهاند و دسته جمعی من را نگاه میکنند و من هم یکی
یکی آنها را.
**** من؛ مسافری هستم که از شرق تهران سوار بر
مترو به میانه شهر میروم و هرروز (بیتوجه به میزان حادثهاش که پر است یا خالی)،
آمار کناریهایم را میگیرم.
جمعه هفدهم خرداد 1392
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر