۱۳۹۲ فروردین ۲۸, چهارشنبه

"مامان میهن"

از شرق تا میانه و بالعکس- روایت خرداد 29


من؛ مسافری هستم که هر روز از شرق تهران سوار بر مترو به میانه شهر می روم آن هم حوالی ظهر. شب نیز از همان میانه به شرق باز می گردم. پاتوق اصلی ام آن دو جفت صندلی تکی است که در آخرین واگن ویژه بانوان روبه روی هم هستند. هر روز تا خرداد(بی توجه به میزان حادثه اش که پر است یا خالی)، آمار کناری هایم را می گیرم.

                                                             *****
او: می گن حداد می شه. حالا خاتمی هم هست. اما حداد حتمیه.
من:شانس هم داره؟
او منتظر در ایستگاه نشسته بود و تا چند دقیقه پیش فقط رفت و آمد قطارها را نگاه می کرد و گاهی هم ورودی ایستگاه را. حالا یکی در میان جمله ای در جواب من می گوید و نخودی می خندد. گاهی هم که اسم فرد خیلی خاصی را می آورد، دستش را جلوی دهانش می گیرد و هر بار النگوهایش جیرینگ جیرینگ صدا می کند.
او:چند بار که بهش رای دادن. عروسش هم که دختر خامنه ای[ آیت الله] است و حمایتش می کنه. (صدایش را کمی پایین می آورد) پسرعمه بابامه. می شناسمشون. (جوری می گوید که انگار کلی اخبار مهم و نشنیده دارد. اما نمی گوید)
من: خوبه اگه اون بشه؟
او:هیچ کدوم خوب نیستن. اصلا ولیعهد بیاد بشینه جای باباش.( قیافه اش را جوری می کند که یعنی شوخی کرده. بعضی از حرکاتش چنان شیطنت دارد که به یک زن خانه دار 43 ساله نمی خورد)
من:یعنی شما رای نمی دید؟
او:نه.
من:هیچ وقت رای ندادید؟
او:سری قبل که احمدی نژاد بود یعنی؟ آره. گفتیم به شهرستان ها می رسه، رای بدیم کارش راه بیافته.اون بیچاره ها هم یه کم راحت تر زندگی کنن. ولی هیچ کدومشون خوب نیستن، فقط دور از جون ر...ن تو مملکت.
من:این بار هم رای می دید؟
او: شوهرم می گه هر کی رای نده، یارانه اش را قطع می کنن.اونم می گه یه وقت مهرش به درد می خوره. دولتیه آخه. تو سرشون بخوره یارانه ها. کی رای می ده؟
من: یعنی کسی رای نمی ده؟
او:همه فامیل هاشون رای می دن.
من:40 میلیون؟!؟!
او:فامیل عروس و داماد و فامیل های اونا و ...می دونی چقدر می شه؟(خیلی با یقین نمی گوید و انگار بیشتر برای این است که جوابی داده باشد)
من:شما خودت که فامیل حداد عادل هستی، یعنی توی رودربایستی بهش رای می دی؟
او:اصلا. خیلی مومن اند. مادرش این طوری چادر سر می کنه(جوری رو می گیرد که فقط بینی اش پیداست. خودش هم خنده اش می گیرد و باز چادر را عقب می دهد و دوباره چند تار موی مش کرده اش بیرون می ریزد) اونا اصلا اهل آهنگ و اینا نیستن. بیان همه بی حجاب ها را می خواد بگیره و چادری کنه. اما مگه حریف ملت می شه؟
من:پس به کی رای می دید؟
او:هیچ کس.
من:واقعا؟
او:می گن خاتمی هم می آد.به اون شاید. شوهرم اما می گه قالیباف خوبه. اونم خوب کار کرده واقعا.
من:اون سال که خاتمی اومد، بهش رای دادید؟
او:نه. من رای نمی دم اصلا. اما اون سری اولی که خاتمی بود، بهش رای دادم.
خانم پشت میکروفن می گوید:"ایستگاه فلان". او همچنان چشم به رفت و آمد قطارها دارد و پاهایش را مثل بچه ها تکان تکان می دهد.
چهارشنبه بیست و هشتم فروردین 1392

هیچ نظری موجود نیست: