۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

"اینها فقط زینت المجالس‌اند "



از شرق تا میانه و بالعکس – روایت خرداد 66

یکی از اخلاق‌های خیلی خوب استاد این است که هر چقدر دقیق است و سر وقت، اما از اندکی تاخیر دلخور نمی‌شود و همچنان با صبوری منتظر می‌ماند. من هم گناه 10 دقیقه تاخیر را می‌اندازم گردن قطاری که تا رسیدم، رفته بود و مجبور شدم به اندازه همین تاخیر در انتظار قطار بعدی بنشینم. او هم می‌خندد و آفرینی می‌گوید برای مترو سوار بودنم. خوبی این روزها این است که همین که می‌گویی دیدید چی شد؟ جواب‌ها و تحلیل‌ها به سرعت می‌آید.
آقای استاد: از نظر مملکتی، مملکت هزینه سنگینی خواهد پرداخت.
من: یعنی شما امیدوار بودید با آمدن آقای هاشمی اتفاقات خوبی بیافتد؟
آقای استاد: فکر نمی‌کردم اتفاقات بهتری می‌افتاد. فکر می‌کردم اگر آقای هاشمی، 10 درصد روند تخریبی موجود را متوقف کند هم خدا بده برکت. چون آقای هاشمی هم مشکلات جدی خودش را داشت. تعارف نداریم که. (آقای استاد صدایش را به پایین‌ترین سطح خود آورده و چشمانش را درشت کرده)میانگین سنی کابینه آقای هاشمی می‌رفت روی 70 سال (بلند می‌خندد و من هم ترغیب می‌شوم که همراهی‌اش کنم). چون با بدنه جوان کشور ارتباطی نداشت. نمونه‌اش آقای نعمت‌زاده که 45 سال پیش برای اولین بار مدیر شده یا آقای ترکان. بدنه‌اش این‌هاست دیگر. که مشکلات جدی داشت. ولی این‌ها کاری با مملکت کردند که ما مطمئن بودیم آقای هاشمی می‌تواند جلوی تخریب را بگیرد.
من: پیش‌بینی‌تون برای این باقی مانده‌ها، چیه؟
آقای استاد: اساس همه اینها تسلیم نظامی‌ها و امنیتی‌ها هستند. به غیر از عارف و غرضی که اصلا جزو ارقام نیستند و فقط زینت المجالس‌اند. چون این جوریه هر کدام از این‌ها که بیایند، نمی‌گذارند بخش خصوصی نفس بکشد. این‌ها سیاست‌شون مبتنی بر رانته.
من: هاشمی که آمده بود، خیلی‌ها می‌خواستند رای بدن حتی کسانی که سال 88 وارد انتخابات نشده بودند.
آقای استاد: این‌ها هم از همین نگران شدند دیگه.
من: این چند روز خیابان‌ها را دیدید؟
آقای استاد: پلیسی شده؟ اونا از هاشمی نگران نیستند. از مشایی بیشتر می‌ترسند.
من: رد صلاحیت نشان داد که خیلی هم نگران نیستند.
آقای استاد: این‌ها بدنه اجتماعی ندارند که]مشایی[. اساسا تحلیل‌شان احمقانه است که نیرو می‌ریزند و ترس‌شان را آشکار می‌کنند. چون الان در ساخت قدرته ]احمدی نژاد[ یه کارهای غیرعادی در اون حوزه خواهد کرد نه توی خیابون. الان تلاطم‌ها شدید هست. فکر نکن 6 ماه دیگه همین روند دقیقا به ضد خودش تبدیل نشه. در تئوری می‌گن در شرایط عدم اطمینان موارد محتمل الوقوع از منهای بی‌نهایت تا مثبت بی‌نهایت هست. یعنی همه چی محتمل هست. یعنی هر لحظه.
من: کار به حکم حکومتی می‌رسه؟
آقای استاد: کسی که منتظر حکم حکومتی‌اش هستند، خودش گفته این کار نشود. یک درصد کوچکی احتمال می‌دهم اما. آقای هاشمی چندین بار در مصاحبه‌هاش گفته که این بنده خدا را کسی نمی‌شناخت. درصدش کمه، اما احتمالش هست که برای آن که مشخص شود چه کسی دیگری را بالا می‌آورد و حساب‌ها مشخص شود، این کار را بکند.
من: تا حالا که صادر نشده.
آقای استاد: (یک نفس عمیق می‌کشد و نیم خیز می‌شود روی میز و چشم‌های ریزش را کوچک‌تر می‌کند) این‌ها در جهت‌گیری‌های تخصصی ضربه‌های جدی زدند و نابود کننده عدالت اجتماعی و تولید بودند. ثبات و امنیت در حوزه اقتصادی خیلی مهمه و این‌ها دقیقا برخلاف جهت حرکت کردند. حالا در دوره آقای هاشمی هم به نوع دیگری این اتفاق افتاد. ربع قرن برای خطا رفتن بسه دیگه. (حرفش که تمام می‌شود، چشمانش همان آقای مهربان می‌شود و تکیه می‌دهد با یک لبخند بزرگ) حالا بریم سراغ مصاحبه خودمون. موضوع چیه؟   

**** من؛ مسافری هستم که از شرق تهران سوار بر مترو به میانه شهر می‌روم و هر روز(بی‌توجه به میزان حادثه‌اش که پر است یا خالی)، آمار کناری‌هایم را می‌گیرم.

جمعه سوم خرداد 1392

هیچ نظری موجود نیست: