۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۶, دوشنبه

"حافظه اعدام"


از شرق تا میانه و بالعکس- روایت خرداد 47
تا اینجا خانم پشت میکروفن چندین بار گفته: "ایستگاه فلان". قطار هر بار پر شده و خالی، اما پاتوقم چندان رونقی ندارد. هنوز به میانه نرسیده مترو را رها می‌کنم، به خیابان میزنم و پراید سفید را سوار میشوم.
دایم دنبال راه فرار از شلوغی می‌گردد و به فرعی میپیچد. خیابانها را آنقدر کندهاند که هر بار به در بسته میخورد و راه عوض میکند. آن وسط هم چندباری به قالیباف ناسزا میگوید. تذکر می‌دهم که "این همه زحمت می‌کشه که خودی نشان بده" که معترض میشود:

- فایده‌ای نداره. هاشمی میشه. چند روز پیش بچههای خبرگزاری فارس را برده بودم دانشگاه شاهد که متکی سخنرانی داشت و دانشجوها راهش نداده بودن. اون خبرنگارا میگفتن هاشمی قراره بیاد. اون جوری باشه، قالیباف هم میکشه کنار.
- چرا بکشه کنار؟ مگه 8 سال پیش کنار کشید؟
- فرق داشت. الان اینا همه شون یه جبههاند.
- هاشمی رای میآره به نظرت؟
- شما چه رای بدی و چه رای ندی، هاشمی می‎‎شه. یعنی جرات نمی‏کنن کس دیگه‏ای را بگذارن.
- اون سال هم همه می‏گفتن هاشمی می‏شه.
- فرق داشت. اون وقت هنوز اینا یکی نشده بودن. اکبر هاشمی هم این طور لگد مال نشده بود. این بار اگه رای نیاره، دینشون را میده دستشون. چیزی نداره اون وقت دیگه. همه چی را بهم می‏ریزه و می‏گه. الان در مورد صلاحیت رهبری هم گفته باید بیاد مجمع تشخیص.

مرد جوان بدن ترکه‏ای دارد که پشت فرمان، کمرش تا شده. با صدایی که می‏لرزد و دستهایی که رگهایش بیرون زده و چشمانی که وقتی از آیینه عقب را نگاه می‏کند، دو دو می‏زند. خودش می‏گوید تا پیش از آن که مینسک پایش پاره شود در رده جوانان، در تیم پرسپولیس و پاس بازی می‏کرده. به واسطه همان هم، لیسانس تربیت بدنی دارد. اما بعد به عشق خارج؛ دوسالی را لندن زندگی کرده و به گفته خودش پناهنده هم شده، اما پولی نداشته و باز گشته.

- کی بشه، خوبه؟
- اصلا بهش فکر نمیکنم.اما هر کی می‏شه، می خواد بخوره و بچاپه، عیبی نداره، اما دوبله وسوبله از مردم نگیره.
- پس اهل رای نیستی.
- من؟ غلط می‏کنم. به کی رای بدم آخه؟ به موسوی که تازه میخواست راه امام را ادامه بده؟ همین موسوی بود که زمان جنگ اعدامهای دسته جمعی راه انداخت. این احمدینژاد حداقل 4 سال بود و می‏دونستیم سیاست‏هاش چیه، می‏گفت دغدغه من موی جوون‏ها نیست و بعد اون طوری گشت ارشاد راه انداخت. موسوی که می‏خواست راه امام را ادامه بده، همونیه که کراواتها را قیچی میکرد.
- هیشکی انگار رای نمی‏ده، پس این رای‏ها از کجا می‏آد؟
- از خونه خاله‏شون! خانوم همه رای میدن. هر کی رای میده و میگه رای نمی‏دم، خاک برسرش. بلانسبت شما البته.
- اگر هاشمی نیاد، کی می‏شه به نظرت؟
- هر کی بشه، به نظرت پراید از 18 میلیون [ تومان]می شه 8 میلیون [ تومان]؟

**** من؛ مسافری هستم که از شرق تهران سوار بر مترو به میانه شهر می‌روم و هر روز(بی‌توجه به میزان حادثه‌اش که پر است یا خالی)، آمار کناری‌هایم را می‌گیرم.

 دوشنبه هفدهم اردیبهشت 1392

هیچ نظری موجود نیست: